خدا کنه خل نشم ...دیروز قد خر گریه کردم عین اون دو تا حیوونا بودن توی سریال سرندیی پ‍یتی که وقتی گریه میکردن اشکاشون قد یه ملاقه بود :(( یه لحظه احساس کردم خیلی گم شدم یادم رفت چی میخوام یادم رفت زندگی چیه شایدم هیچی نباشه نمیدونم گم و گور شدم ..من خیلی میترسم خیلی زیاد ...بهتره ننویسم آبروم میره :( خیلی باحالین آی لاو یو :))

...خدا آخر عاقبت من یکیو به خیر کنه ...اونایی که صد در صد میدونن چی میخوان آخرش میمونن تو کارشون چه برسه به من که ...چه قدر حرفای پ‍راکنده دارم خیلی بی ربطن...باید یه کم جدی تر باشم ...یه کمی هم سعی کنم نرم نو اون مودای خل گیری و عاشقیت !! اه دوره زمونه عوض شده بچه ..کی میخوای بیدار شی؟...نمیخوام نمیخوام نمیخوام ....نه ! میخوام ....
جایی که پلیسای مملکت بهت متلک بگن چه توقعی از عمله هاش داری؟...

دنیا میچرخد
حجم ها به طور اغراق آمیز کوچک و بزرگ میشوند.
من در مرکز دنیا می ایستم و دستور میدهم که همه چیز بچرخد.
و دست های تو را میگیرم و میچرخم.
تو سرت گیج میرود.
افتادن ترس ندارد . حتی اگر بقیه بفهمند
باور کن. همه دوست دارند بچرخند. ولی همه میترسند
ولی وقتی بیفتی حتی بقیه بیشتر دوستت خواهند داشت
چون تو فعال شده ی یکی از بزرگترین خواسته های آنهایی

خدایا منو شفا بده